تاریخچه تیم فوتبال صنعت نفت آبادان

تاریخ تاسیس تیم فوتبال صنعت نفت :

در اوایل دهه پنچاه شمسی و درست در اواخر سال 1351 مسؤلان وقت فدراسیون فوتبال کشور به فکر برگذاری یک دوره مسابقات لیگ باشگاهها تحت عنوان جام تخت جمشید افتادند که پیشنهاد حضور نماینده ای از آبادان با توجه به پشتوانه قوی و سابقه درخشان این شهر در رقابتهای کشوری باعث شد تا کارگزاران وزارت نفت آبادان را صاحب نماینده ای در اولین دوره رقابتهای باشگاهی کنند . بر همین اساس در این سال تعدادی از بهترین بازیکنان باشگاههای آبادان  جذب تیم صنعت نفت شدند و نفت آبادان آرا م آرام به تیم محبوب مردم جنوب تبدیل گشت . در آن سالها مسابقات با کمترین امکانات ولی در سطح ایده الی برگزار می گردید و نماینده فوتبال آبادان توانست با ارایه بازیهای قابل قبولی یکی از تیمهای مطرح کشور شود .

این تیم سالها با پیراهن باشگاههای کشورهای آمریکای جنوبی وگاهی اوقات باشگاههای انگلستان بازی های خود را انجام می داد.اما از اواخر سال 1355 با روی کار آمدن کادر مدیریت جدید و مربیگری شادروان منوچهر سالیا به پیشنهاد وی رنگ لباس تیم صنعت نفت رسماً به زرد برزیلی تغییر یافت.از همان سال صنعت نفت با نام برزیل ایران شهرت یافت.


بازیکنانی که به تیم ملی دعوت شدند :

بسیاری از بازیکنان ملی پوش کشورمان در ابتدا فوتبال خود را از جنوب آغاز نموده اند . اما بازیکنان فوتبال صنعت نفت آبادان با توجه به فوتبال غنی و ارزشمندی که ارایه نموده اند مورد توجه مربیان تیم ملی قرار گرفتند .

در سطح جوانان بازیکنانی نظیر شهریار قاسمپور– عبدالواحد بزمه ملی پوشانی بودند که در تیم صنعت نفت آبادان بازی می کردند.

حسن نظری-ابراهیم قاسمپور-سید ابراهیم تهامی-عبدالرضا برزگری-علیرضا فیروزی-بهنام سراج-مجاهد خضیراوی در دهه های 50 ، 60 ، 70 ، 80 جز؛ نفرات مطرح فوتبال ملی بوده اند که همگی در تیم صنعت نفت آبادان حضور چشمگیر داشته اند . به اعتقاد بسیاری از کارشناسان فوتبال دهه پنجاه ، اسماعیل کشتکار و ذوالفقار نظام آزادی شایستگی حضور پر رنگ در تیم ملی به صورت بازیکن ثابت را داشته اند .

کم سن و سالترین بازیکن تیم صنعت نفت در تیم ملی ، علیرضا جمالی بوده که در تیم نونهالان یکی از گلزنان برجسته رقابتهای آسیایی به شمار می رفت .

گلزنان صنعت نفت :

ماهیت گلزنی و فوتبال هجومی بازیکنان این تیم همواره صنعت نفت را در زمره تیمهای هجومی وصاحب گلزنان برجسته قرار داده است . نفت چه در دهه پنجاه وچه در سالهای بعد گلزنان بزرگی را به فوتبال کشور معرفی نموده است از جمله :

1- ذوالفقار نظام آزادی در سال 1354 با 11 گل نفر دوم گلزنان .

2- علیرضا فیروزی در سال 1368 با 11 گل نفر سوم گلزنان .

3- مهند مهدی النداوی با 15 گل بهترین گلزن لیگ برتر .

 

صنعت نفت در زمان جنگ تحمیلی:

هسته اصلی صنعت نفت آبادان پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در شیراز شکل گرفت . شهری که در سطح فوتبال کشور صاحب تیم مطرحی بنام برق بود . بسیاری از باریکنان با سابقه صنعت نفت مثل عبدالرضا برزگری-ابراهیم غلامپور-علیرضا فیروزی-جعفر نگارش-ایوب نگارش-منصور آرام و ... در کنار مربیگری شادروان منوچهر سالیا که آخرین مربی صنعت نفت در لیگ قبل از انقلاب بود ، توانست هویتی دوباره به این تیم صاحب نام کشور بدهند تا جاییکه صنعت نفت در شیراز به یکی از قطبهای مطرح فوتبال کشور مبدل گشت وتوانست بازیکنان ارزشمندی را به فوتبال آن روز کشور معرفی نماید.                  

صنعت نفت بعد از اتمام جنگ تحمیلی و بازگشت به آبادان :

پس از اتمام جنگ تحمیلی و بازگشت نفت به آبادان منوچهر سالیا مربی وقت نفت با گزینش بهترین بازیکنان آبادانی مقیم شهرهای مختلف کشور و علی رغم مشکلات موجود ، تیم نسبتاً خوبی را روانه لیگ باشگاههای ایران نمود . اما از آنجایی که ورزشگاه تختی آبادان در دست بازسازی و مرمت مجدد بود ، صنعت نفت مجبور شد بسیاری از بازیهای خود را در شهر اهواز برگزار نماید . با همه این مشکلات صنعت نفت آبادان در اواخر دهه شصت از نگاه کارشناسان فوتبال یکی از تیمهای خوب و قدرتمند فوتبال کشور بود .

صنعت نفت و سقوط به لیگ دسته دوم :

در پایان لیگ 78 علی رغم معرفی بهترین گلزن لیگ ، متاسفانه تیم صنعت نفت آبادان به لیگ دسته دوم سقوط نمود . این تیم پس از یک سال توقف در این دوره از رقابتها این با حضور ابراهیم قاسمپور موفق صعود به لیگ برتر گردید که البته این موفقیت دوام چندانی نداشت و صنعت نفت آبادان مجدداٌ به دلیل پاره ای از مشکلات ومسایل حاشیه ای که به طور فراگیری فوتبال آبادان را تحت الشعاع قرار داده بود به لیگ دسته اول سقوط نمود .

تغییرات اساسی در ساختار تیم فوتبال صنعت نفت آبادان :        

از سال 1378 به بعد اساسنامه باشگاه صنعت نفت آبادان زیر نظر شورای عالی ورزش وزارت نفت تغییر نمود و اساسنامه جدید آن تصویب شد . به این شکل که ابتدا نام باشگاه از تیم فوتبال صنعت نفت آبادان به مؤسسه فرهنگی ورزشی صنعت نفت تعییر یافت وپس از آن هیأت مدیره بود که 5 عضو دارد . 3 تن از اعضای آن از آبادان می باشند که عبارتند از مدیرعامل شرکت پالایش وپخش فراورده های نفتی آبادان و دو تن از شاغلین در این پالایشگاه . 2 تن دیگر از سوی شورای عالی ورزش در تهران منصوب شدند که همواره جلسات خودرا در دو شهر آبادان و تهران برگزار می نموده اند.

البته منشور اساسنامه مؤسسه در سال 85  با تغییرات جدیدی مواجه شد و استفاده از نفرات غیر شرکتی هم در متن اساسنامه گنجانده شد .

صنعت نفت و تیم های پایه :

اهمیت دادن به تیمهای پایه یکی از مسائل مهم و اساسی مدیران این تیم می باشد . صنعت نفت نه تنها در رده بزرگسالان بلکه در سایر رده های سنی از فعالیت چشمگیری برخوردار می باشد . خوشبختانه تیمهای امید-جوانان-نوجوانان و نونهالان صنعت نفت جملگی در لیگهای دسته اول و دوم باشگاهای کشور از جایگاه مطمئنی برخوردار می باشند که با موفقیت در لیگهای استانی همواره مردم و مسؤلان را به آینده ای درخشان امیدوار کرده است .

صنعت نفت نوین :

دراواسط سال 1385 بحث حضور تیمی کاملاً بومی با ساختار مربیگری مجرب و آشنا به فوتبال منطقه باعث زایش تیم جدیدی بنام صنعت نفت نوین گردید . صنعت نفت نوین با مربیگری علیرضا فیروزی مربی و بازیکن با سابقه آبادانی به کمک سید مجتبی مرتضوی و عیسی دارم و با همکاری سرهنگ آراده ، پاسدار عبدالحسین یازعی توانست رویکرد جدیدی را پیش روی فوتبال مملو از استعداد آبادان قرار دهد . این تیم که استفاده از بازیکن بومی و پرورش استعدادهای قابل قبول را سرلوحه خود قرار داده هم اینک تمرینات خود را به طور منظم دنبال کرده و حتی در اولین مسابقه خود در چهار چوب مسابقه های زیرگروه کشور موفق به شکست نماینده کهکیلویه و بویر احمد گردید .

بحران دیوان عدالت اداری :  

در لیگ 83 ، 84 صنعت نفت با حضوری درخشان و ارزشمند همواره یکی از مدعیان صعود به لیگ برتر به شمار می رفت که متأسفانه به دلیل پاره ای از مسائل از این مهم محروم گردید . موضوع از این قرار بود که تیم راه آهن در بازی مقابل تیم صنعت نفت از دو بازیکنی استفاده کرد که هر یک دارای مشکلات خاصی بودند و توانستند در این بازی پیروز میدان شوند . این امر با اعتراضات کارگزاران تیم صنعت نفت مواجه گردید و با قضاوت نادرست فدراسیون وقت فوتبال و پافشاری تیم صنعت نفت ، در نهایت کار به دیوان عدالت اداری کشیده شد . در آخر صنعت نفت با پیگیری های مداوم و تلاشهای مدیران مؤسسه به خصوص مدیرعامل وقت جناب آقای مهندس گودرزی توانست به حق مسلم خود یعنی صعود به لیگ برتر برسد .

صنعت نفت و بومی گرایی :

مقوله بومی گرایی یکی از مهمترین و اساسی ترین خط مشی های مدیریت این موسسه می باشد . چرا که آبادان در شرایط ایده آل می تواند محل مناسبی جهت رشد و پرورش استعدادهای ارزشمند فوتبال کشور باشد . این مهم زمانی توانست به مرحله اجرا درآید که کارگزاران باشگاه به فکر راه اندازی مدرسه فوتبال افتادند که این مقوله سبب امیدواری روزافزون مردم آبادان گردید . مدرسه فوتبال صنعت نفت آبادان هم اینک از جمله مدارس فعال و صاحب مدیران و مربیان کارآزموده می باشد که به شکل فراگیر در صدد جذب بهترین های این رشته ورزشی می باشد. البته شکل و ساختار بسیاری از تیمها از جمله امید و جوانان نسبت به گذشته تفاوتهای بسیاری کرده است و تعداد زیادی از فوتبالیست های آبادانی که از سرمایه های ارزشمند منطقه می باشند هم اینک با انگیزه و روحیه بالا در خدمت تیمهای خود هستند . خط مشی و چشم انداز 5 ساله نفت حضور در  جام باشگاهای آسیا با تیمی یکدست بومی و کلاسیک می باشد.

گزارشARD از رمضان در بوندس لیگا؛

گزارشARD از رمضان در بوندس لیگا؛
ریبری، هاشمیان و... بازیکنان معتقد در فوتبال آلمان
آهانفوف مراکشی الگوی بازیکنان مسلمان

فرا رسیدن "ماه مبارک رمضان" باعث شد تا سایت اینترنتی شبکه‌ی تلویزیونی ARD آلمان به وضعیت بازیکنان مسلمان بوندس لیگا در این ماه بپردازد.

در این مطلب آمده است: «رمضان، ماه روزه در اسلام، زمانی بسیار مقدس و روحانی به شمار می‌آید. با این وجود برخی از بازیکنان مسلمان در آلمان به آیین این ماه توجه ندارند. بازیکنانی از جمله برکانت گوکنان (مونیخ 1860)، سردار تاسکی و سامی خدیرا (اشتوتگارت) و هلیل آلتینتوپ (شالکه) بازیکنان مسلمانی هستند که در سال جاری روزه نمی‌گیرند!. برخی از این بازیکنان روزه را باعث افت بدنی خود می‌دانند. بازیکن شالکه در این باره به فشار زیاد بازی‌ها اشاره می‌کند. او باید در چهار رقابت بوندس لیگا، جام حذفی آلمان، لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشد. بازی با تیم ملی ترکیه در رقابت‌های مقدماتی یورو 2008 هم نباید از نظر دور داشت».

در بخش دیگری از این مطلب آمده است: «رمضان نهمین ماه تقویم اسلامی براساس سال قمری است که ماه روزه‌داری به شمار می‌آید. شروع این ماه با رویت هلال ماه در آخرین شب ماه شعبان است. این ماه در سال جاری از 13 سپتامبر آغاز شد. آخرین روز آن هم 12 اکتبر خواهد بود. این به معنای 30 روز روزه‌داری است.

عادل شیحی (کلن)، فرانک ریبری (بایرن مونیخ) و وحید هاشمیان (هانوفر) همگی بازیکنانی معتقد به شمار می‌آیند که زندگی‌شان را براساس دستور قرآن به پیش می‌برند.»

ARD در بخش دیگری از مطلب خود به عبدالعزیز آهانفوف اشاره می‌کند و او را الگویی برای بازیکنان مسلمان برمی‌شمرد.

بازیکن آرمینا بیله فلد در این باره گفت: «رمضان فرصتی برای ارتباط مستقیم فرد با خالقش است. نوعی عبادت خدا که باید عاری از هرگونه تظاهر و ریا باشد. بنابراین روح باید پالایشی پیدا کند و رابطه با خدا هم محکم شود.»

آهانفوف، الگویی درخشان برای بازیکنان مسلمان است و این بازیکن آلمانی یک مراکشی معتقد است که در طول ماه رمضان از خوردن و آشامیدن دوری می‌کند.

این مهاجم که تاکنون 12 گل در 60 بازی‌اش در بوندس لیگا به ثمر رسانده، گفت: «دو سه روز اول روزهای بسیار دشواری هستند اما، در ادامه فرد به آن عادت می‌کند.»
آهانفوف به این موضوع که روزه تاثیر منفی بر عملکرد او دارد، باور ندارد. او تنها براساس ایمان زندگی می‌کند و آن را مهمترین چیز می‌داند. او دو سال پیش در جریان ماه رمضان پشت سر هم گلزنی می‌کرد. او آن زمان در دویسبورگ بازی می‌کرد. این بازیکن 29 ساله در فصل جاری باید به تکرار موفقیت‌ همانند دو سال پیش صبر کند. پس از شکستن پا، او در اوت 2006 دوران سختی را پشت سر گذاشت.

نویسنده‌ی این مطلب، موارد استثنا در ماه رمضان برای روزه گرفتن را نیز از نظر دور نداشته است. او به فرمایش قرآن درباره واجب نبودن روزه برای افراد بیمار، زنان باردار،‌ کودکان خردسال و کارگرانی که مشاغل بدنی دشواری دارند، اشاره کرده اما، این که بازیکنان فوتبال هم شامل این گروه می‌شوند یا خیر، با تردید روبرو است.




به عشق تیم شهرم" صنعت نفت آبادان"

تیم صنعت نفت آبادان پس از چند سال دوباره به لیگ برتر ایران بازگشته. چند سالی که برای مردم فوتبال دوست آبادان به اندازه یک عمر عذاب آور بود.

اما این بار مثل دوره گذشته که نفت به لیگ برتر صعود کرد مسئولان این تیم به خانه تکانی(بخوانید: بومی تکانی)! دست نزدند و در تیم امسال نفت آبادان بیش از ۱۰ بازیکن آبادانی(و بومی) حضور دارد که این جای خوشحالیست و واقعا" جای تقدیر دارد چرا که آبادانی که خودش فوتبال خیز ترین و بازیکن ساز ترین نقطه کشور بوده باید از شهرهای دیگر بازیکن بگیرد و حق جوانان آبادانی خورده شود؟

آبادان مهد فوتبال ایران

فوتبال آبادان از قدیم الایام مورد توجه بوده و بازیکنان بزرگی همچون:مرحوم پرویز دهداری؛مرحوم منوچهر سالیا؛ مرحوم علی نکویی؛ غلامحسین مظلومی؛ پرویز مظلومی؛ عبدالرضا برزگری؛ ابراهیم قاسمپور و در سالیان اخیر : مسعود شجاعی؛ محمد علوی؛ مهدی هاشمی نسب؛ بهنام سراج؛ امید شریفی نسب؛ احمد رضا عبدزاده و بسیاری از بزرگان دیگر را به فوتبال ایران معرفی کرده که تعدادی از آنان منشا" افتخار آفرینی برای کشورمان بودند همانند مرحوم پرویز دهداری که معلم اخلاق نام گرفت یا برادرن مظلومی که واقعا" سالها برای فوتبال ایران زحمت کشیدند همینطور ابراهیم قاسمپور که در حال حاضر سرمربی تیم صنعت نفت است در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین در ترکیب اصلی تیم ایران قرار داشت.TinyPic image

زمانی که ایرانی ها اصلا" نمی دانستند فوتبال چیست این آبادانی ها بودند که با انگلیسیها فوتبال را در سطح کشور مطرح کردند آن زمان که کشورهای روسیه و انگلستان ایران را اشغال کرده بودند بچه های آبادان با انگلیس ها گل کوچیک بازی میکردند و پایه ساز فوتبالی شدند که اکنون حق این خطه از جنوب کشور که بعد از انقلاب دیگر اثری از آن جوانان پر کشش دیده نمیشود را مثل آب خوردن از بین می برند.

صعود تیم صنعت نفت به لیگ برتر که با حق خوری تهرانی ها یک سال به تاخیر افتاد موجی از شادی را برای مردم فوتبال دوست آبادان به راه انداخت. بحث تبانی کثیف تیم راه آهن با شهید قندی یزد که دیگر پرونده اش بسته شد ولی آبادانی ها از هر چه بگذرند از حقشان نمیگذرند و با پیگیری مسئولان تیم صنعت نفت و فریاد عدالت خواهی آبادانی ها که خواستار احقاق حقشان بودند دوباره تیم محبوبشان به لیگ برتر باز گشت. در حالی که میبایست تیم راه آهن را به لیگ یک میبردند( مثل یوونتوس ایتالیا) با تهرانی بازی این تیم را در لیگ برتر نگه داشتند و به همین خاطر لیگ را ۱۸ تیمی کردند ولی ما در آبادان بی صبرانه منتظر تیم لاشخور راه آهن هستیم و آبادان را به "قتلگاه" آنها تبدیل خواهیم کرد.

مسئولان نفت آبادان بار دیگر مربی کار کشته آبادانی خودش رو به عنوان سرمربی به آبادان آورده- قاسمپور فصل قبل تیم "حتا" امارات را برای اولین بار به لیگ اصلی امارات آورد- تا برای سال اول هدف این تیم بقا در لیگ برتر باشد و ان شاء الله در سالهای بعد با تدبیر مسئولان این تیم ریشه دار و پر طرفدار را به جایگاه واقعی خود برسانند.

اما بازیکنان صنعت نفت در لیگ برتر ۸۶-۸۷ : ایمان پشتکاره، محمد غانمیان، فواد بغلانی، باسم سامری، علی مطوری، توفیق حضیراوی، حسین سلامی، مهدی یزداندوست، محمدمطوری، علیرضا ذلکی، حسین سامری، سعید خلافی، حکیم حزباوی، احسان شیرمردی، روح الله عرب، ارشاد یوسفی، امیر حسین یوسفی، سیاوش سمیع نیا، صابر میر قربانی، دسوزا، ره ناتو و لیو که سه بازیکن آخر خارجی هستند و میر قربانی از مس کرمان ؛ محمد مطوری کاپیتان آبادانی تیم برق شیراز؛ ارشاد یوسفی دروازه بان فصل قبل سایپا؛ امیر حسین یوسفی از صباباتری سهمیه های لیگ برتری و حسن هوری دروازه بان فصل قبل فولاد به عنوان شناخته شده ترین بازیکنان نفت در فصل آینده برای این تیم به میدان می روند.در این تیم بازیکنان جوانی حضور دارند که امیدوارند سالهای آینده به سطح اول فوتبال ایران برسند همانند: ایمان پشتکاره دفاع مستحکم و مهدی یزداندوست که از دوستان خود من هست.

به هر حال تیم فوتبال صنعت نفت آبادان با حمایت طرفداران با تعصب خودش که در گرمای ۵۰ درجه از ساعتها قبل از برگزاری مسابقات به استادیوم میروند( یکیشون خودمم ) تا تیم محبوب خودشان رو که به برزیل ایران(Brazilian) شهرت دارد را با شعار های معروف : "آبادان برزیلته" و "نه قرمز نه آبی فقط زرد طلایی" تشویق کنند و در بازیهای خانگی استادیوم تختی را به جهنمی برای سایر تیمها تبدیل کنند بی صبرانه منتظر شروع مسابقات لیگ هستند تا به ایران ثابت کنیم که هنوز آبادان زنده ست.

اولین بازی تیم صنعت نفت در روز ۲۵ مرداد مقابل تیم پرسپولیس پایتخت است تیمی که همیشه مقابل آبادان زانو زده و در گرمای عذاب آور ۵۰ درجه حرفی برای گفتن نخواهد داشت و با حمایت تماشاگران خونگرم آبادانی استادیوم تختی را برای پرسپولیس به "قتلگاه" تبدیل خواهیم کرد( ببخشید دوستان خیلی حس آبادانیستی- یه چیزی تو مایه های ناسیونالیستی!- من لبریز شده) شعار آبادانی ها برای استقبال از تیم پرسپولیس: "به جهنم آبادان خوش آمدید". البته باز هم تهرانی بازی فدراسیون نشینها یک حق خوری واضح رو نمایان کرد و آن چیزی نبود جز تغییر زمان بازی به ساعت ۱۹:۱۵ دقیقه بود که در آن ساعت هوای آبادان به حدود ۳۵ درجه می رسد در صورتی که اگر بازی همانند سالهای قبل ساعت ۵ ظهر برگزار میشد این یک برتری برای ما بود چون پرسپولیسیها در گرمای ۵۰ درجه به قول خودمون می بریدند ولی حالا با لطف!!! مسئولان برگزاری که تماما" تهرانی هستند این حق از آبادانیها گرفته شد و باید بازی مقابل پرسپولیس را زیر نورافکن های استادیوم تازه تعمیر شده تختی برگزار کنیم.

پاتوق جدید لژیونر های ایرانی

عملکرد مطلوب علی دایی ، خداداد عزیزی و کریم باقری در فصل 98 - 99 بوندس لیگا و در ادامه بازیهای قابل قبول ملی پوشان ایران در جام جهانی فرانسه موجب شد آلمان به پاتوق اصلی لژیونرهای ایرانی تبدیل شود.
پس از جام جهانی پای بسیاری از ستاره های ایرانی به دسته اول و دوم باشگاه های آلمان باز شد؛ اما بیشتر آنها نتوانستند بخوبی راه دایی و اسلاف خود را ادامه دهند و با ناکامی به وطن بازگشتند. در این میان تنها مهدوی کیا و هاشمیان موفق شدند به حضور موفق خود ادامه دهند. غیبت ایران در جام جهانی 2002 و ظهور نکردن ستاره های بین المللی در سه ، چهار سال گذشته روند حضور ملی پوشان ایران در سطح اول فوتبال اروپا را با کندی روبه رو کرد، با این حال باز هم آلمان مشتری اول ستاره های ایران بود. علی کریمی پس از 4 سال پادشاهی در فوتبال امارات روانه اروپا شد و از غول فوتبال آلمانی ، سر درآورد.
کایزرسلاترن و هرتابرلین برای استخدام جواد نکونام پافشاری می کردند اما یکباره این فرآیند دچار تغییراتی غیرمنتظره و شگفت انگیز شد. معلوم بود که جواد نکونام ، هافبک توانمند تیم ملی ایران ، پس از جام جهانی 2006 در اروپا توپ خواهد زد و همه منتظر امضای قرارداد این بازیکن با هرتا بودند و کسی به این مساله شک نداشت اما ناگهان خبر رسید که نکونام با اوساسونای اسپانیا قرارداد بسته است. این خبر همه را غافلگیر کرد.
پیوستن نکونام به تیم چهارم اسپانیا که جواز حضور در مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا را هم کسب کرده بود، موفقیتی بزرگ برای ایران محسوب می شد. جواد با این قرارداد به عنوان اولین ایرانی راهی لیگ اسپانیا شد و چند هفته بعد دیگر هافبک میانی ایران در جام جهانی نیز پای یک قرارداد قابل توجه را امضا کرد. آندرانیک تیموریان یکی از بهترین های ایران در جام جهانی بود و همان بازیهای خوب باعث شد که او به تیم لیگ برتری بولتون بپیوندد. این دو انتقال با سنت همیشگی فوتبال ایران در تضاد بود. در این سالها همواره هافبک ها و مهاجمان تراز اول ایران به سمت بوندس لیگا روانه می شدند، اما «آندو» و جواد سنت شکنی بزرگی کردند. در همان روزها خیلی ها نسبت به آینده این دو بویژه آندو با تردید نگاه می کردند ولی آنها بخوبی سرنوشت را به سود خود تغییر دادند.

پیروزی بزرگ
کریم باقری اولین ایرانی لیگ برتر بود که به دلایل متعددی نتوانست در چارلتون خوب ظاهر شود و با 13 دقیقه بازی در لیگ برتر، جزیره را ترک کرد. در ابتدا تصور می شد که با و جود هافبک هایی چون اسپید، نولان ، کمپو و جیانوکوپو لوس ، چنین سرنوشتی به سراغ آندو هم خواهد آمد. نیم فصل اول لیگ برتر هم چندان امیدوارکننده نبود و تنها در بازیهای نه چندان بااهمیت جام اتحادیه جام حذفی به تیموریان بازی می رسید اما او از همین فرصت هم بخوبی استفاده کرد و با زدن 2 گل در جام حذفی مقابل دانکستر خود را به سام آلردایس تحمیل کرد.
پس از آن بود که حضور این هافبک ایرانی در بازیهای بولتون در لیگ برتر بیشتر و بیشتر شد و حتی او با زدن 2 گل مقابل ویگان نام خود را به عنوان اولین گلزن ایرانی لیگ برتر در تاریخ ثبت کرد. آندو با بازیهای خوب خود نام خود را در جزیره سرزبان ها انداخت و آینده خود را تضمین کرد.
در اسپانیا هم نکونام از همان ابتدا بخوبی میخ خود را محکم کرد و پس از یکی ، دو ماه به هافبک ثابت اوساسونا و یکی از ارکان اصلی این تیم تبدیل شد.
نمایش نکونام آنقدر دلپذیر بود که رئیس باشگاه اوساسونا مدعی شد این بازیکن ایرانی ، توانایی بازی در رئال و بارسلونا را هم دارد. به هر ترتیب درخشش یک ایرانی در فوتبال انگلیس و اسپانیا اتفاق جدیدی بود که تیموریان و نکونام به نام خود ثبت کردند و با توجه به حضور چند ایرانی در آلمان و رحمان رضایی در ایتالیا در هر 4 لیگ معتبر اروپا اثری از فوتبال ایران دیده شد.

راه باز کردن به اسپانیا و انگلیس
با درخشش آندو و جواد می توان امیدوار بود که از این به بعد دیگر آلمان مقصد اصلی بازیکنان ایرانی نباشد و پای آنها به کشورهای دیگری نیز باز شود. به طور مسلم سال آینده نیز ایران در هر 4 لیگ معتبر اروپایی نماینده دارد. بوندس لیگا که در این سالها هرگز خالی از لژیونر ایرانی نشده است.
رحمان هم انس و الفتی جاودانه با ایتالیا پیدا کرده و جایگاه آندو و جواد نیز کاملا مستحکم به نظر می رسد. قرارداد نکونام با اوساسونا 3 ساله است و او اگر به تیمی بهتر راه پیدا نکند، دست کم در همین تیم حالا حالاها ماندنی است و می تواند به حضور تاثیرگذار خود در لالیگا ادامه دهد.


اولین ایرانی ها در لیگ های معتبر اروپایی

اولین ایرانی بوندس لیگا: علی دایی (98-1997)
اولین گلزن ایرانی بوندس لیگا: علی دایی (98-1997)
اولین ایرانی سری A: علی سامره (2002-2001)
اولین گلزن ایرانی سری A: رحمان رضایی (2002-2001)
اولین ایرانی لیگ برتر جزیره: کریم باقری (2001-2000)
اولین گلزن ایرانی لیگ برتر جزیره: آندرانیک تیموریان (2007-2006)
اولین ایرانی لالیگا: جواد نکونام (2007-2006)
اولین گلزن ایرانی لالیگا: جواد نکونام (2007-2006)

آندو نیز سال آینده در بولتون باقی خواهد ماند و با توجه به عملکرد خوبش در این فصل و این که به احتمال فراوان در سال آینده کمپو و اسپید در بولتون نخواهند ماند، فرصت بیشتری برای هنرنمایی پیدا خواهد کرد. همین مساله می تواند بستر مناسبی برای حضور ایرانی های بیشتری در اسپانیا و انگلیس فراهم سازد. طبیعی است که عملکرد جواد و آندو موجب خواهد شد تیمهای انگلیسی و اسپانیایی تمایل بیشتری برای خرید بازیکن از ایران داشته باشند. حداقل همین 2 تیم بولتون و اوساسونا که از خرید بازیکن ایرانی بد ندیده اند، بدشان نمی آید به این روند ادامه دهند. در همین ماهها بارها خبر تمایل اوساسونا برای استخدام بازیکن ایرانی را شنیده ایم و اگرچند هفته بعد، خبر انتقال یک ایرانی دیگر به این تیم را شنیدید، تعجب نکنید اما نکته اصلی اینجاست که آیا در حال حاضر فوتبال بازیکنی در حد و اندازه لیگ اسپانیا و انگلیس دارد؟ بازی در انگلیس ، آمادگی بدنی بالایی می طلبد و کار هر کسی نیست.
جام ملتهای 2007 ، فرصت مناسبی برای ملی پوشان ایرانی است که تیمهای اروپایی را برای به خدمت گرفتن خود متقاعد کنند. از طرفی ، بازیکنانی چون مهدوی کیا و کریمی هم می توانند پس از چند سال حضور در آلمان راهی اسپانیا یا کشور دیگری می شوند. کما این که اوساسونا برای خرید کریمی ابراز تمایل کرده و مدیر برنامه های مهدوی کیا از پیشنهادهای غیرآلمانی بازیکن خبر داده است.
مسلما فوتبال اسپانیا و انگلیس از این به بعد، به طور جدی تری به فوتبال ایران نگاه می کنند و بقیه اش به خود بازیکنان ایرانی بستگی دارد که بتوانند مثل آندو و جواد از فرصت خود استفاده کنند. اگر دیدید در فصل آینده به جای آلمان ، کشور دیگری پاتوق اصلی لژیونرهای ایرانی بود، تعجب نکنید

فوتبال به سبک کلاسیک



برنامه بازی ها
اولین برنامه بازی ها از جدول بسیار ساده تک برگی تشکیل می شدند. در این جدول ها فقط نام تیم ها، تاریخ و نتیجه نوشته می شد. در جداول ابتدایی، زمان بازی وجود نداشت چراکه زمان و ساعت بازی از اهمیت خاصی برخوردار نبود.

بلیت مسابقات
بلیت های بازی های کلاسیک نیز شکل و ظاهر ساده ای داشت. همچنین قیمت آنها نسبت به بلیتهای امروزی بسیار ارزان بود. بلیت اولین مسابقه رسمی بین انگلستان و اسکاتلند در سال 1832 به قیمت یک شلینگ (پنج پنس) فروخته شد. امروزه بلیت چنین دیدار معتبری حتی اگر در چهارچوب یک بازی دوستانه باشد، حداقل 20 یورو به فروش خواهد رسید.



Ticketلباس بازیکنان
لباس بازیکنان (پیراهن و شورت)، لباسهای ساده و نازکی بود. معمولا" جنس آنها سبک و ارزان قیمت بود. هیچگونه تبلیغ نیز برروی آنها دیده نمی شد.

شورتهای بازیکنان در قدیم کمی بلندتر بود، اندازه آنها معمولا" تا زیر زانو بود. امروزه شرتها کمی کوتاه تر شده اند. (البته در فیلمهایی که از بازیهای قدیمی موجود هست شورتها خیلی کوتاهتر از امروزه هستند)

لوازم دروازه بانها
در قدیم دروازه بانها از دستکشهای کتانی ساده استفاده می کردند. و صرفا" برای این دستکش می پوشیدند که دستهای خود را از شدت ضربه توپ حفظ کنند. امروزه دستکش دروازه بانها دارای لایه های ضخیم و بالشتکهایی جهت دفع شدت ضربه است.

پیراهن دروازه بانها نیز بمانند پیراهنهای امروزی معمولا" دارای آستین بلند بود. نقش روی پیراهن نیز ساده بود.

تاثیر فوتبال در کالاهای تجاری
اولین و تنها محصولی که در ابتدا تاثیر قوتبال را بر خود دید، کارتهای سیگار بود. برروی این کارتها عکس بازیکنان معروف و صحنه هایی از دیدارهای مهم چاپ می شد.

تاثیر فوتبال در لوازم سرگرم کننده
با همه گیر شدن فوتبال، بازی فوتبال دستی (رومیزی) نیز به بازار آمد. اشخاصی که طرفدار فوتبال بودند معمولا" یک میز فوتبال دستی نیز در منزل خود داشتند.

این بازی جالب تا به امروز نیز استفاده می شود. گرچه با آمدن کامپیوترهای خانگی، بازیهای ویدیویی فراوانی عرضه شده است که فوتبال واقعی را در کامپیوتر شبیه سازی می کند.

 

 

 

 

منبع:سایت یوفا

بهار یک فوتبالیست اینجاست؛ شادی پس از گل

 

بهار یک فوتبالیست اینجاست؛ شادی پس از گل

 

 

image

اگر فکر می کنید رقابت در انتخاب نوع لباس در آغاز هر بهار فقط به شما اختصاص دارد و تنها این شما هستید که با انتخاب نوع پوشش خود ، سعی می کنید خود را در آغاز هر سال یک سر و گردن بالاتر از بقیه نشان دهید و زبانزد خاص و عام گردید ، سخت در اشتباه هستید.

گروه دیگری هم هستند که رقابتی بسیار شبیه به این مسابقه بهاری شما دارند و در تلاش هستند تا جلوه ای از یک حرکت نو را به نمایش بگذارند و خود را در ذهن ها ماندگار کنند. این گروه همان فوتبالیست هاهستند که در بهار خود یعنی همان زمانی که توپی را از خط دروازه عبور می دهند یک رقابت تمام عیار را در نشان دادن شادی پس از آن به نمایش می گذارند و باور کنید همان لذتی را می برند که شما در موقع پوشیدن لباس های نویتان در پای سفره هفت سین احساس می کنید.

این شادی ها در دهه های قبل از 70 میلادی یعنی آن زمانی که تلویزیونی به صورت امروزی وجود نداشت تا یک مسابقه فوتبال را به شکل فراگیر نشان دهد اهمیت آنچنان نداشت. اگر گلی به ثمر می رسید تمام آدم های کنار زمین از توپ جمع کن گرفته تا عکاس ها ، بازیکنان ذخیره و حتی تدارکات تیم حریف! به داخل زمین می ریختند تا مجالی برای نشان دادن شادی پس از گل برای شما نباشد. اما با قانون مند شدن بیشتر فوتبال و منع ورود این افراد به زمین کم کم فوتبالیست ها یاد گرفتند که چگونه پس از گل ها شادی کنند. اگر به عادت چندین سال گذشته ، صدا و سیما اقدام به پخش بازی های قدیمی کند  شما به چشمان خود خواهید دید که بازیکنان قدیمی حتی نمی دانستند که پس از گل می توانند در زمین بدوند و اکثرا در سرجای خود بالا و پایین می پریدند تا شما از شادی آن زمان آن ها خنده تان بگیرد. شاید در آن دوران زیبا ترین و معروف ترین شادمانی ها را بازیکنانی نظیر کاپلو ، جی جی ریوا و جورجیو کینالیا انجام می داند که پس از گلزنی یک شیوه را برای شادی انتخاب کرده بودند و دستان خود را به نشانه تشکر رو به آسمان می بردند. همچنین شادی یورگن کلیزمن پس از گل هایش یک حرکت ابداعی بود که هنوز هم توسط بازیکنان فوتبال انجام می شود و آن شیرجه زدن بر روی زمین چمن بود.

شادی های تاریخی دیگر در این ایام متعلق به مارادونا بود که برای اولین بار بوسه زدن بر آرم تیم و یا پرچم کشور را جا انداخت. رودی گولیت ضمن تکان دادن موهای منحصر به فرد خود رو به عقب می دوید و بازیکنان را به شادی بیشتر تهییج می کرد و فان باستن هم به حالت ورزشکاران رشته پیاده روی به شادی می پرداخت. شادی های پلاتینی و فالکائو هم در نوع خود بسیار جذاب بود که برای شادی از تابلوهای تبلیغاتی کنار زمین استفاده می کردند.

اما با شروع دهه نود که فوتبال بیشتر از همیشه در جهان رسوخ کرد و دیگر همه از دورترین نقطه جاده ابریشم تا شاخ آفریقا می دانستند توپ گرد و مستطیل سبز چیست شادی ها حال و هوایی تازه به خود گرفت. از شادی های معروف این سال ها می توان به شادی باتیستوتا بازیکن تیم فیورنتینا در دیدار برابر بارسلونا اشاره کرد که در برابر نزدیک به 90 هزار تماشاگر نیو کمپ انگشت اشاره خود را برابر بینی اش گذاشت تا از این طریق آن ها را وادار به سکوت کند. این شیوه جنجالی برای شادی پس از گل ، برای اولین بار توجه رسانه ها و سایر بازیکنان را به خود جلب کرد. از شادی های معروف دیگر در این زمان شادی دل وکیو بازیکن تیم رم بود که دستان خود را پشت گوشش می گذاشت تا تماشاگران با صدای هرچه بلند تر او را تشویق کنند. و شادی دیگر بازیکن تیم رم یعنی مونتلا که خود را به واسطه آن به هواپیمای یک نفره معرف کرده است.

اختراع شادی پس از گل تقریبا به یکی از لذت بخش ترین کارهای این رشته تبدیل شده است و همه منتظر هستند تا شیوه ای جدید از یک شادی توسط یک بازیکن اختراع شود. بعضی اوقات بروز شادی از گل زدن به خالی کردن خشم و نوعی تلافی مبدل می شود. همانند شادی فان بویمل در بازی رئال مادرید و بایرن در برابر تماشاگران تیم رئال که با اهانت به آن ها هم همراه بود و تا مرز محروم کردن این بازیکن هم پیش رفت و برخی دیگر هم عقیده های سیاسی و گاهی فاشیستی خود را با آن مطرح می سازند.

به هر شکل در اروپا رقابت در این قسمت هم به اوج خود رسیده است و شاید بتوان فاتح این رقابت در سالی که گذشت  فرانچسکو توتی بدانیم که بعد از باز کردن دروازه استرالیا در جام جهانی شادی جدید و عجیب دیگری را به دنیای فوتبال معرفی کرد. این رقابت در ایران هنوز به شکل جدی مطرح نشده است و بسیاری از گلزنان ایرانی برای شادی پس از گل خود برنامه خاصی ندارند و به صرف دویدن و در آغوش گرفتن همبازی های دیگر خود قناعت می کنند. شاید بتوان جنجالی ترین شادی پس از گل در تاریخ فوتبال ایران را به مهدی هاشمی نسب منصوب کنیم که پس از گلزنی به پرسپولیس با پیراهن استقلال تا مرز سکته هم پیش رفت و نزدیک بود جان خود را بر سر این گل با سکته قلبی فنا کند! علی دایی از اولین کسانی بود که در ایران برای شادی پس از گل خود برنامه داشت. او در زمانی که دارای سبیل های پر پشت بود ترجیح می داد انگشت اشاره خود را رو به آسمان کند و بدود اما پس از اینکه اصلاح صورت خود را تغییر داد شادی خود را هم به بالا پریدن و فریاد کشیدن بدل کرد.

در ایران شاید هچ کس به اندازه نیکبخت واحدی به شادی پس از گل خود اهمیت ندهد او تاکنون چند متد جدید برای این شادی عرضه کرده است که نمونه هایی از آن تبدیل کفش به موبایل ، چت کردن در وسط زمین فوتبال و نوشتن مشق در همین مکان بوده است. عجیب ترین شادی او پس از گلش با پیراهن استقلال در بازی با الاتحاد عربستان بود که پیراهن خود را در آورد و به سوی تماشاگران انداخت اما در کمال تعجب ، او داور را هم دریبل زد چراکه یک پیراهن دیگر در زیر آن بر تن کرده بود!! هرچند این شادی تقلیدی از شادی سینیوری بازیکن سال های دور فوتبال اروپا بود اما باعث شد که محبوبیت نیکبخت برای زدن گل دو چندان شود. او اکنون به در آوردن زبان پس از گل هایش قناعت می کند. دیگر بازیکنانی که در حال حاضر در ایران شادی مشخصی پس از گلزنی دارند ، رجب زاده و بیاتی نیا هستند که اولی سر خود را شروع به خاراندن می کند و دومی اصلا شادی نمی کند! و لقب جنجالی ترین شادی سال را هم می توانیم به ابراهیم تقی پور بازیکن صنعت مس دهیم که پس از گلزنی به تیم سابق خود یعنی استقلال اهواز به شدت متاثر شد و شروع به سر و سینه زدن خود کرد!! شادی که برای او جریمه هم به دنبال آورد. و همچنین شادی همراه با تحقیر آرش برهانی در بازی های آسیایی دوحه در بازی برابر چین که خشم یک میلیارد انسان چشم بادامی را برانگیخت!

این ها همه تنها بخشی از میلیون ها شادی است که در دنیای قوتبال انجام می گیرد گاهی این شادی ها در جهت نشان دادن عشق به تیم سابق خود هم به کار می رود که گریه باتیستوتا بعد از گلزنی به فیورنتینا و همچنین ادموند بزیک بعد از گلزنی به پرسپولیس نمونه هایی از این دست است.

هر فوتبال دوستی دوست دارد بهار بازیکنان فوتبال را در کمترین زمان ممکن ببیند تا به واسطه آن از زیبایی آن به اندازه کافی کیفور شود. درست همانند سایر مردم که در پای سفره هفت سین از بهاری شدن طبیعت لذت می برند.

از گلش با پیراهن استقلال در بازی با الاتحاد عربستان بود که پیراهن خود را در آورد و به سوی تماشاگران انداخت اما در کمال تعجب ، او داور را هم دریبل زد چراکه یک پیراهن دیگر در زیر آن بر تن کرده بود!! هرچند این شادی تقلیدی از شادی سینیوری بازیکن سال های دور فوتبال اروپا بود اما باعث شد که محبوبیت نیکبخت برای زدن گل دو چندان شود. او اکنون به در آوردن زبان پس از گل هایش قناعت می کند. دیگر بازیکنانی که در حال حاضر در ایران شادی مشخصی پس از گلزنی دارند ، رجب زاده و بیاتی نیا هستند که اولی سر خود را شروع به خاراندن می کند و دومی اصلا شادی نمی کند! و لقب جنجالی ترین شادی سال را هم می توانیم به ابراهیم تقی پور بازیکن صنعت مس دهیم که پس از گلزنی به تیم سابق خود یعنی استقلال اهواز به شدت متاثر شد و شروع به سر و سینه زدن خود کرد!! شادی که برای او جریمه هم به دنبال آورد. و همچنین شادی همراه با تحقیر آرش برهانی در بازی های آسیایی دوحه در بازی برابر چین که خشم یک میلیارد انسان چشم بادامی را برانگیخت!

این ها همه تنها بخشی از میلیون ها شادی است که در دنیای قوتبال انجام می گیرد گاهی این شادی ها در جهت نشان دادن عشق به تیم سابق خود هم به کار می رود که گریه باتیستوتا بعد از گلزنی به فیورنتینا و همچنین ادموند بزیک بعد از گلزنی به پرسپولیس نمونه هایی از این دست است.

منبع:پارس فوتبال